چنین گفت پس شاه را رهنمونکه یارند با او همه طیسفونهمه لشکر و زیردستان ما ز دهقان وز "در پرستان" ماگر او اندر ایران بماند درستز شاهی بباید ترا دست شست این بخش را هفته گذشته در شاهنامه در داستان پادشاهی قباد ساسانی خواندیم. قباد و پسرش و پسرش و حتی پدر قباد از مهمترین شاهان ساسانی بودند و این قباد دوران حکومت پرحاشیه و اگر و مگری داشته و مزدک در زمان قباد آیین جدیدی آورد که برخی از ایران شناسها معتقدند مزدک یک شخصیت واقعی نیست و همه این نواندیشیها زیر سر خود قباد بود و انوشیروان مزدک را ساخت که آبروی خودش و پدرش را بخرد و از این پدر و پسر است که ساسانیان در سرازیری تاریخ میافتند و الخ... اما آنچه که برای من مهم است آن صفت "در پرستان" است. من بر طبق منابع دست دومی مثل سفرنامهها (از جمله سفرنامه دیولافوا- همزمان با ناصرالدین شاه قاجار) میدانم و خواندهام که ایرانیان درو
درگاه را میپرستیدهاند و بارزترین نمونهاش که شما هم حتماً میشناسیدش عالی قاپوی اصفهان است که به معنای درگاه عالیست و مورخین گفتهاند شاه عباس با آن عظمت و قدرت سواره از آن درگاه نمیگذشت و همیشه ادای احترام میکرد و تفسیری هم که آوردهاند درگاه و تقدسش را به حضرت علی مربوط کردهاند (چون آن درگاه را برای نجف ساخته بودند اما هرگز به مقصد نرسید و برگشت خورد) اما قصه و اصل ماجرا فراتر از این حرفهاست. متأسفانه در هیچ متن کهن دیگری هیچ اشارهای به پرستیدن در یا در پرستی ایرانیان ندیدم و فردوسی هم در این بیت که به بخشهای آخر کتاب مربوط میشود برای اولین بار به چنین صفتی اشاره میکند. هر چه دارم و دیدهام ادله و شاهد و نشانه و اشارتی است و نه اصل خود ماجرا که چرا ایرانیان در میپرستید و اصلاً چه وقت در میپ پشمینه بافت...
ما را در سایت پشمینه بافت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : epashminebaft7 بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 29 خرداد 1401 ساعت: 13:32